فقیه غایب

جایگاه رسمی حضرت ولی عصر(عج) ، در حکومت اسلامی صراحتا ولایت و امامت ذکر شده و نیازی به تغییر قانون اساسی کشور یا تغییر نظام موجود نیست تا برای فقیه تحت عنوان ولی فقیه هم یک کرسی به ارکان نظام اضافه کنیم ، مجلس خبرگان اگر به وظیفه خودش واقف شود قانونا امام زمان رهبر کشور ما و همان ولی فقیه هستند . اگر هم پس از واگذاری حق حکومت به آن حضرت باز هم به اراده خداوند متعال آن حضرت ظهور نکرد قانون اساسی کشور صراحت دارد شورای سه نفره مندرج در اصل 111 قانون اساسی که دو نفر آنان یعنی رئیس قوه قضائیه و یک عضو شورای نگهبان قطعا باید فقیه عادل باشند و شخص رئیس جمهور منتخب مردم که میتواند یک فقیه انتخاب شود وظایف رهبری را تا ظهور انجام میدهند که بازهم نیاز به یک کرسی اضافه در حکومت اسلامی نخواهد بود

غیبت امام معصوم که از بیماری ولی فقیه بالاتر نیست ، غیبت هم میتواند یک حادثه تلقی شود که در قانون به آن تحت عنوان معذوریت تصریح شده است ، و موقتا تا ظهور شورای سه نفره وظایف ایشان را انجام میدهند . امام زمان ما نه فوت کرده اند و نه از مقام ولایت عزل شده اند و نه خودشان از مقام امامت و ولایت کناره گیری کرده اند . اصول ۱۰۹ ، ۱۱۰ و ۱۱۱ قانون اساسی در مورد رهبر کشور است و امام زمان قانونا و شرعا رهبر جامعه اسلامی ایران هستند .

تغییر نظام در یک کشور هزینه بسیار بالایی دارد و پرداخت مجدد این هزینه به فاصله کمتر از پنج دهه در توان اکثریت مردم جامعه به استضعاف کشیده شده ایران نیست و باید از ابزار موجود یعنی قانون اساسی و نظم فعلی بهترین استفاده را برای کسب بهترین نتیجه کرد . ما از یک سیستم مستقر و نظم ظاهری برخوردار هستیم که برای استقرار آن هزینه های بالایی تا الان پرداخت شده و بیشتر این هزینه ها را هم همین مردم مستضعف پرداخت کرده اند امروز بعد از چهل و چهار سال حاکمیت این سیستم ، تناقضات ، نواقص و ایرادهای آن طاقت آحاد همین مردم را طاق کرده و متاسفانه مردم به دلیل همین هزینه هایی که پرداخت کرده اند حتی جرات بیان آن را هم ندارند .

وعده خدا در قرآن قطعی است و طبق آیه 150 سوره نساء ، کسانی که بین اولیا الهی تبعیض قائل شده و ولایت افرادی غیر از خدا ، پیامبر و ائمه اطهار (ع) را پذیرفته باشند دچار مجازات توهین آمیز و تحقیر کننده خواهند شد . ولایت فقیه غیر معصوم در زمان استقرار حکومت اسلامی یعنی شریک قائل شدن برای ولایت خدا ، پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و خداوند برای این موضوع در قرآن آیه ۱۵۱ سوره نساء وعده مجازات توهین آمیز داده است ، مجازاتی که طی سالهای گذشته مردم ایران به دفعات شاهد آن بوده اند

جای بسی شکر است که نظام حاکم در کشور ایران تمام شرایط لازم برای تحویل مسالمت امیز حکومت و رهبری جامعه تحت عنوان ولایت فقیه را به حضرت ولی عصر (عج) دارد و هر روز تاخیر در این امر عواقب جبران ناپذیری برای مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت نظام جمهوری اسلامی زمینه ساز ظهور خواهد شد به شرطی که خودش بخواهد چون این پتانسیل را در قانون اساسی خود دارد اما با وجود انتخاب اشتباه در فقیه جامع الشرایط به عنوان رهبر و ولی فقیه ، خودش بزرگترین مانع ظهور شده و مادامی که کرسی ولایت فقیه را به آن حضرت ندهد نمیتواند زمینه ساز ظهور باشد

نتیجه ی ادعای فقاهت ، ولایت و مطالبه اعطای تابعیت ایران برای امام عصر (عج) که طبق آیات قرآن و قانون اساسی کشور صورت گرفته و ذکر این موضوع که در عصر غیبت نیازی به نیابت شخص دیگری در نظام جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان ولایت فقیه نیست و ایمان به ولایت حضرت ولی عصر (عج) بر ایرانیان در زمان غیبت و دوران استقرار حکومت اسلامی کفایت میکند تا این لحظه برای مولف این کتاب چیزی جز توبیخ اداری و تنبیه انضباطی از جمله کسر گروه شغلی و تقلیل حقوق و دستمزد نبوده است البته نویسنده این کتاب هم آبرو و مال و جان خود را کف دست خود گذاشته و برای این ادعا و پیگیری تا اجرایی شدن آن از هیچ تلاشی فروگذار نیست

در فراز "الذین یومنون بالغیب" با توجه به احادیث موجود و تفاسیر ائمه معصومین علیهم السلام ، نخستین ویژگی انسان هدایت شده و متقی ، ایمان به امام غایب ذکر شده است که ارتباط معنایی آیات سوره حمد و سوره بقره را به صراحت روشن مینماید .این نکته به ما یادآوری میکند که باید آیات قرآن را بر اساس این نگاه بازخوانی کنیم

پرسش : در عصر غیبت کارهای رهبر را چه کسی باید انجام بدهد ! پاسخ : اولا الان حکومت اسلامی مستقر شده و شرایط با پیش از آن تفاوت ماهوی دارد ثانیا اصل 111 قانون اساسی میگوید وقتی رهبر معذوریت داشت شورای سه نفره متشکل از سه شخصیت حقوقی شامل رییس جمهور منتخب مردم رییس قوه قضاییه و عضو شورای نگهبان کارها را انجام میدهند تا معذوریت رهبر که اینجا همان غیبت ایشان است برطرف بشود

ظهور فقط حاصل انتظار نیست ، یک انتخاب هم هست و جایگاه ولایت در این انتخاب که حاصل یک انتظار منطقی است تحت هر عنوانی متعلق به حضرت ولی عصر خواهد بود چه کسی به سرچشمه فقه جعفری نزدیکتر است ؟ طبق قانون مصوب مجلس ، قوه قضائیه و دولت موظف بوده اند تا مشخصات حضرت ولی عصر (عج) را طی سالهای گذشته به عنوان شخصیت حقیقی ثبت نموده و برای ایشان شناسنامه ایرانی صادر کنند و سپس آن حضرت را به عنوان یک شخصیت حقوقی به عنوان ولی فقیه در نظام اسلامی به رسمیت بشناسند .

علاوه بر ضعف ایمان ، عدم داشتن تقوی ، تملق و چاپلوسی ، ترس از جان و مال و آبرو و جهل و نادانی نسبت به قوانین جاری کشور و آیات و روایات پنج عامل مهمی هستند که مانع پذیرش ولایت حضرت ولی عصر (عج) در حکومت جمهوری اسلامی ایران به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور و صاحب کرسی ولایت فقیه شده است

چرا با توجه به شرایط انتخاب رهبری در قانون اساسی ، امام عصر را با توجه به دارا بودن تمام شرایط به عنوان فقیه جامع الشرایط و ولی فقیه و رهبر رسمی جامعه قبول ندارند , چرا ساختار فعلی نظام را متعلق به امام زمان میدانند ولی ایشان هیچ جایگاه حقوقی و حتی جایگاه حقیقی در این ساختار ندارند !

همانگونه که انسان ظرفیت فهم و پذیرش قرآن را نداشته و ندارد و خداوند متعال قرآن را نازل میکند تا برای انسانها آن هم با کمک ولایت معصومین علیهم السلام قابل فهم و استفاده قرار بگیرد میتوان گفت همین انسانها ظرفیت پذیرش ولایت ائمه اطهار را هم نداشته و ندارند و خداوند متعال بایستی ۱۲۰۰ سال پس از غیبت و ایجاد زمینه های لازم برای فهم و پذیرش ولایت معصوم با استقرار حکومت اسلامی ، آن را در حد ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی آن تنزل می داد در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران و در حضور و حیات امام عصر (عج) فقیهی هم که کرسی ولایت فقیه را بپذیرد بلافاصله از شرایط یک فقیه عادل عدول میکند و ولایتش باطل خواهد شد

نگرانی از ایجاد خلأ سیاسی و مدیریتی در نظام مبتنی بر اصل ولایت فقیه با واگذاری این کرسی به ولی فقیه معصوم غایب ، کاملا بی اساس و به دور از منطق و عقل است . برخی افراد نیز مدل حکمرانی مبتنی بر ولایت فقیه معصوم غایب را مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران ، اصل ولایت فقیه مندرج در قانون اساسی و شخص رهبر فعلی معرفی نموده و واگذاری کرسی ولایت فقیه به حضرت ولی عصر (عج) را در تضاد با آن عنوان میکنند که در این خصوص نیز باید گفت مطالبه واگذاری کرسی ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران به حضرت ولی عصر (عج) نه تنها مخالفت با این نظام و انقلاب نیست بلکه باعث قوام و کمال و ثبات این نظام و پیروزی کامل انقلاب اسلامی در ایران خواهد بود و هیچ منافاتی با اصول انقلابی و اسلامی حاکم بر ایران نخواهد داشت چرا که از ابتدای انقلاب اسلامی به رهبری یک حکیم و فقیه فرزانه ، واگذاری حکومت به حضرت ولی عصر (عج) به عنوان هدف نهایی این انقلاب معرفی شده است

برای اینکه امروز کرسی ولایت فقیه به امام عصر واگذار شود نیازی به حضور ایشان نیست که لازم باشد به زمان ظهور هم علم پیدا کنیم ، غیبت یک معذوریت برای ولی فقیه معصوم است و طبق قانون اساسی کاملا واضح مشخص شده که وظایف رهبری در زمان معذوریت ولی فقیه بر عهده سه شخصیت حقوقی مندرج در این اصل است بهتر است به جای اینکه سلسله فقیهان در دوران غیبت ایجاد کنیم ، همان ابتدا کرسی ولایت فقیه را به آن حضرت واگذار کرد و با توجه به غیبت ایشان ، وظایف رهبری را هم به سه شخصیت حقوقی مندرج در اصل ۱۱۱ قانون اساسی محول نمود

در آیه غدیر که ذکر عبارت "اتممت" حجت را بر بنی بشر برای ایجاد دنباله برای سلسله ولایت از هر نوع از جمله " ولایت فقها " تا قیام قیامت تمام کرده است در توقیع رجوع هم با مراجعه به حدیث امام حسن عسکری و عبارت " مطیع لامر مولاه" مهمترین مشخصه فقیه اطاعت از ولایت عنوان شده است به فرض محال اگر هم نظریه ولایت فقیه را بتوان اثبات کرد چرا این مقام به خود امام عصر تعلق نداشته باشد چه نفعی و برای چه کسانی در واگذاری این مقام به غیر معصوم آن هم در زمان حیات امام معصوم وجود دارد ؟! العاقل یکفیه الاشاره

پیشنهاد واگذاری کرسی ولایت فقیه در حکومت جمهوری اسلامی به حضرت ولی عصر (عج) با فرض تداوم و استمرار غیبت ایشان ارائه شده است البته در صورت ظهور حضرت هیچکدام از نظامها و حکومتهای فعلی محلی از اعراب ندارند چراکه حکومت جهانی آن حضرت آرزوی منتظران است واقعا حقایق حاکم بر جامعه امروز ایران به هیچ وجه با دهه شصت و پنجاه قابل مقایسه نیست اما به جای پیروان نظریه ولایت فقیه فرض میکنیم هنوز در ایران همان حمایت‌های دهه 60 و 70 از نظام و ولایت فقیه وجود دارد و افراد مدعی یا نامزد یا منتخب فعلی و آینده به نوبت بر کرسی ولایت فقیه تکیه بزنند و جامعه را بعد از کلی آزمون و خطا و تحمیل هزینه دست به دست کنند تا روزی که حکومت را تحویل امام عصر (عج) بدهند !

مقتضی است جهت جلوگیری از ایجاد هرج و مرج در کشوری که متعلق به آن حضرت است و ممانعت از تکدر خاطر نازنین حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه هرچه سریعتر وظایف و امور رهبری را با توجه به معذوریت غیبت آن حضرت طبق پیش بینی اصل 111 قانون اساسی تا زمان رفع معذوریت ایشان که علم به تاریخ و نحوه آن نیز در اختیار ذات حق تعالی است به شورای متشکل از ریاست محترم جمهور ، ریاست محترم قوه قضائیه و عضو محترم شورای نگهبان قانون اساسی واگذار نموده و بیش از این مردم مظلوم و مسلمان ایران را متاثر از تصمیمات غیر شرعی ، غیر قانونی و غیر مسئولانه خود ننمایید

استفاده از پول غیر بومی میزان تسلط حکومت فقیه بر بازار و مردم را کاهش میدهد و کاملا بدیهی است که نظام مبتنی بر حکومت فقیه غیر از استفاده از این ابزار نتواند بر مردم حکمرانی کند و ارتباط نوع استفاده از پول و ولایت هم از این جا نشات میگیرد به طور خلاصه باید گفت نتایج حکومت فقیه در بخش اقتصادی جامعه طی چهار دهه اخیر بیانگر عدم توفیق در حکمرانی فقیه و به عبارتی نبود ولایت در او است